آیه 15 سوره ملک
<<14 | آیه 15 سوره ملک | 16>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
او آن خدایی است که زمین را برای شما نرم و هموار گردانید پس شما در پست و بلندیهای آن حرکت کنید و از روزی او خورید و (بدانید که) بازگشت همه خلایق به سوی اوست.
اوست که زمین را برای شما رام قرار داد، بنابراین بر اطراف و جوانب آن راه روید و از روزی خدا بخورید، و برانگیختن مردگان و رستاخیز به سوی اوست.
اوست كسى كه زمين را براى شما رام گردانيد، پس در فراخناى آن رهسپار شويد و از روزى [خدا] بخوريد و رستاخيز به سوى اوست.
اوست كه زمين را رام شما گردانيد. پس بر روى آن سير كنيد، و از رزق خدا بخوريد. چون از قبر بيرون آييد به سوى او مىرويد.
او کسی است که زمین را برای شما رام کرد، بر شانههای آن راه بروید و از روزیهای خداوند بخورید؛ و بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- ذلول: رام. ذل به كسر اول به معنى رام شدن است، ناقه ذلول شتر رام را گويند كه چموش نيست.
- مناكب: نكب: عدول «نكب عنه: عدل» منكب: شانه انسان و ناحيه هر چيز است، در مجمع فرموده: «منكب كل شىء اعلاه و اصله الجانب» جمع آن مناكب است، راغب گويد: آن به معنى شانه است، اطلاقش بر زمين بطور استعاره مىباشد.
- نشور: طبرسى فرموده: نشور زندگى بعد از مرگ است «انشره اللَّه: احياه» نشر در اصل به معنى گستردن و گسترده شدن است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15»
اوست كه زمين را براى شما رام ساخت، پس در شانههاى آن رفت و آمد كنيد و از رزق الهى بخوريد (و بدانيد كه) برانگيخته شدن فقط به سوى اوست.
نکته ها
«منكب» به معناى شانه است و شانه بهترين عضو براى قرار گرفتن بار بر روى آن است.
شانه زمين، يعنى قسمتهايى از زمين كه بار رزق شما بر آن است.
جلد 10 - صفحه 154
زمين رام انسان است و با وجود چند نوع حركت مختلف، آرام است. اگر به طور دائم زمين گرفتار زلزله يا آتشفشان بود، يا فاصله زمين با خورشيد دورتر و يا نزديكتر بود و يا هريك از محاسبات موجود برزمين حاكم نبود، زمين براى انسان رام نبود. «جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا»
پیام ها
1- خداوند، زمين را رام ساخته تا امكان تلاش و كوشش بشر بر روى آن فراهم باشد. «جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَناكِبِها»
2- رزق از سوى خداوند است، ولى براى به دست آوردن آن تلاش لازم است.
«فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ»
3- هستى در حال حركت و رو به تكامل است:
طبيعت براى انسان. «جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا»
انسان براى تلاش. «فَامْشُوا فِي مَناكِبِها»
تلاش براى رزق. «كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ»
دنيا براى آخرت. «إِلَيْهِ النُّشُورُ»
4- كاميابىهاى دنيا نبايد سبب غفلت از قيامت شود. كُلُوا ... وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15»
جلد 13 - صفحه 246
بعد از آن تعداد نعم فرمايد:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ: او است ذاتى كه قرار داده، لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا: براى شما زمين را رام و فرمانبردار، تا به هر وجهى خواهيد در آن مىرويد و مىنشينيد و زراعت و عمارت مىكنيد، فَامْشُوا فِي مَناكِبِها: پس برويد در اطراف و جوانب آن. حق سبحانه به حكمت بالغه، بر وجهى زمين را رام و ذليل گردانيده كه در اماكن صعبه آن مانند كوهها، توان رفت، و در ميان كوهها راهها قرار داده، پس سير كنيد. وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ: و بخوريد از روزى كه خدا براى شما مقرر فرموده از زروع و اشجار و نباتات و از منافع آن بهرهمند شويد، وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ: و به سوى او است برانگيختن شما از قبور، يعنى بازگشت شما در قيامت به سوى حكم او خواهد بود. پس شكرگزارى و سپاسدارى كنيد منعمى را كه مشى و روزى را به شما مرحمت فرموده تا مستوجب سخط او مشويد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ «12» وَ أَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ «13» أَ لا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَ هُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ «14» هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولاً فَامْشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَ إِلَيْهِ النُّشُورُ «15» أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذا هِيَ تَمُورُ «16»
أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّماءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حاصِباً فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ «17» وَ لَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كانَ نَكِيرِ «18» أَ وَ لَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ يَقْبِضْنَ ما يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ «19» أَمَّنْ هذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ إِنِ الْكافِرُونَ إِلاَّ فِي غُرُورٍ «20» أَمَّنْ هذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَ نُفُورٍ «21»
جلد 5 صفحه 240
ترجمه
همانا آنانكه ميترسند از پروردگارشان در حاليكه غائب از انظارند براى ايشان است آمرزش و مزدى بزرگ
و پنهان سازيد سخن خود را يا آشكار كنيد آنرا همانا او دانا است بآنچه در سينهها است
آيا نميداند آنكه آفريد خلق را و او است عالم بدقائق و رقائق و آگاه از امور
و او است آنكه قرار داد براى شما زمين را نرم و آرام پس برويد در جوانب و اطراف آن و بخوريد از روزى او و بسوى او است بازگشت
آيا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه فرو برند شما را بزمين پس آنگاه آن بحركت درآيد
يا ايمن شديد از كسانيكه در آسمانند كه بفرستند بر شما باديرا كه در آن سنگ ريزه باشد پس زود باشد كه خواهيد دانست چگونه است بيم دادن
من و بتحقيق تكذيب كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس چگونه بود انكار من بعقوبت
آيا نظر نكردند به پرندگان بالاى سرشان گسترانندگانند بالها را و جمع ميكنند كه نگاه نميدارد آنها را مگر خداى بخشاينده همانا او بهمه چيز بينا است
آيا كيست اين آنچنان كسيكه او لشگر است براى شما كه يارى كند شما را بغير از خدا نيستند كافران مگر در فريب شيطان
آيا كيست اين آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر باز گيرد روزى خود را از شما خدا بلكه ستيزه و لجاج نمودند در سركشى و رميدن از حقّ.
تفسير
روايت شده كه مشركين مكّه در ميان خودشان سخنانى ميگفتند و خداوند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را از آن مطّلع ميفرمود پس با خود گفتند آهسته سخن گوئيد تا خداى محمد نشنود و خداوند در اين آيات تنبيه بجهل آنها فرموده و بنابراين ظاهرا مراد آنستكه كسانيكه باطنا از خدا ميترسند و در وقتى كه مخفى از انظارند معصيت خدا را نميكنند يا عبادت خدا را مينمايند چون عمل آنها از
جلد 5 صفحه 241
ريا و سمعه و ترس از خلق دور و بخلوص نزديك است براى آنان آمرزش گناه و اجر عظيم اخروى است اگر چه گفتهاند مراد از بالغيب خداى ناديده و غائب از انظار است ولى اينجا بقرينه آيات آتيه و شأن نزول مذكور آنمعنى انسب است و لذا ميفرمايد و چه پنهان و آهسته كنيد سخن خودتان را چه آشكار و بلند خداوند از باطن قلب شما آگاه است آيا كسيكه مردم را خلق نموده و او عالم بدقائق و رقائق امور و آگاه از اسرار و افكار است سخن آهسته آنها را نميداند تا چه اندازه شما در جهالت و نادانى هستيد و بعضى لطيف را بلطف تدبير و دقت تقدير تفسير نمودهاند خداوند آنذات كثير البركاتى است كه زمين را براى مردم نرم و آرام و رام يعنى قابل قبول هر تصرّفى فرموده از كشت و زرع و حفر و بنا و غيرها و در نتيجه مردم در اطراف و جوانب آن از كوه و دشت كه بمنزله مناكب و پشتهاى مراكب و دوابّند براى سير و سياحت رفت و آمد مينمايند برخصت خداوند و از منافع و ارزاق آن بهرهمند ميشوند بترغيب او و بازگشت همه دسته جمعى بحضور اقدس الهى است و هر كس را بمقتضاى حال و اعمال پاداش و كيفر خواهد داد آنچه ذكر شد مستفاد از ظاهر آيه و بيان مفسّرين مبنى بر اصول قديمه است ولى بنابر حركت زمين كه از اصول جديده است ممكن است گفته شود خداوند تشبيه فرموده زمين را در سرعت حركت و محسوس نبودن آن بشتر راهوار هموار بطوريكه حركت آن بر راكب مشهود نشود چون ذلول بر چنين شترى اطلاق ميشود و بنابراين سير در مناكب اين قسم شتر ترشيح لطيفى است كه بر ارباب ذوق لطف آن پوشيده نيست و اينمعنى بمراتب الطف از معناى سابق است و در مقام تهديد كفّار قريش و مشركين مكّه كه روى خطاب متوجّه بآنها بود فرموده آيا ايمن شديد شما از غضب آنكس كه ايادى قدرت او كه ملائكه ميباشند در مافوق شمايند و اگر بخواهد زمين را امر ميكند مانند قارون و اموالش شما را در خود فرو برد در وقتى كه بلرزه در آيد يا ايمن شديد از آنكس كه بفرستد بر شما باد تند مشتمل بر سنگ ريزه را مانند قوم لوط پس بعد از اين خواهيد دانست دنباله انذار و تخويف و تهديد مرا آنانكه قبل از شما انبيا را تكذيب نمودند از
جلد 5 صفحه 242
قبيل قوم نوح و عاد و ثمود چگونه بود بد آمدن من از اعمالشان و مجازاتم آنها را اگر قدرت خداوند در عالم نافذ نباشد پرندگانرا كه مردم ميبينند در هوا طيران ميكنند و بالهاشانرا ميگشايند و ميبندند چه چيز آنها را نگهميدارد كه نمىافتند بزمين با آنكه جسم ثقيلند و طبعا ميل بمركز زمين دارند جز عنايت خداى بخشنده مهربان كه بآنها قوّه و قدرت و وسائل پريدن و نگهدارى خودشان را داده و ميبيند آنها را و مراقب احوالشان است و ميداند چگونه خلق كند آنها را آيا كيست اين بت آنچنان جسم بىشعورى كه او لشگر و نيروى شما است بگمان خودتان كه يارى كند شما را غير از خدا واضح است كه نميتواند كمك كند چه رسد كه در مقابل لشگر الهى قيام نمايد و مانع از نفوذ اراده او شود اينها فقط فريب شيطان را خوردهاند كه چنين عقائد ناروائى نسبت به بتها دارند آيا كيست اين بت آنچنان كسى است كه روزى دهد شما را اگر خدا قطع كند روزى شما را بقطع باران و غيره خودشان هم ميدانند كه بتها چنين هنرى ندارند ولى لجاج و عناد و ستيزگى موجب شده كه باقى ماندند در سركشى و طغيان و رميدن و تنفّر نمودن از ذكر حق و قبول حقيقت.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ ذَلُولاً فَامشُوا فِي مَناكِبِها وَ كُلُوا مِن رِزقِهِ وَ إِلَيهِ النُّشُورُ «15»
او است خداوندي که مقرر فرمود زمين را براي شما نرم و ذليل زير دست و پاي شما که مشي كنيد و بر او راه رويد در اطراف زمين و از ارزاق خداي متعال تناول كنيد و بسوي او است نشر شماها.
قدرت نمايي حق بر اينكه بشر را خلق فرمايد چون بشر مثل ملائكه و طائفه جن نيست که بتواند در هوا زندگي كند جسم ثقيل است بايد بر جسم ثقيل قرار گيرد، و كره زمين در وسط كره آب بود و انسان در ميانه آب هم قدرت بر تعيش و بقاء ندارد كره زمين را از ميان كره آب بيرون كشيد که ربع كره زمين از آب خارج شده و بتوسط اشعه شمس خشك شد، و در صفحه زمين از حبوبات و فواكه و ساير مأكولات که احتياج بشر باو است رويانيد و كره زمين را نه مثل سنگ و فلزات قرار داد که چيزي در آن روئيده نشود و نه آن قدر لطيف قرار داد مثل آب و هوا که نتوان در آن زيست كرد لذا ميفرمايد:
هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ ذَلُولًا نرم قرار داد که بتوانيد زيست كنيد و حفر قنوات و آبار كنيد و از تخوم الارض استخراج معادن كنيد، و در او غرس اشجار و كشت حبوبات كنيد و بر روي او بناي عمارات و مساكن كنيد، و از خاك او استفاده كنيد، و رودخانهها و انهار در روي او جاري كنيد و ساير فوائد ديگر، و نظر به اينكه انسان مدني بالطبع است و بيكديگر احتياج شديد دارند براي آنها راهها و جادهها قرار داد که اگر از شرق بخواهند بمغرب و از جنوب بشمال بروند بتوانند.
فَامشُوا فِي مَناكِبِها يعني في جوانبها و اطرافها و سهلها و جبلها بتوانيد رفت و آمد كنيد حتي در پرتگاهها بتوسط اسباب و آلات و وسائل حركت كنيد و برويد که نكب بمعني پرت شدن هم آمده و بمعني رجوع و برگشتن هم آمده چنانچه ميفرمايد:
جلد 17 - صفحه 104
وَ إِنَّكَ لَتَدعُوهُم إِلي صِراطٍ مُستَقِيمٍ وَ إِنَّ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّراطِ لَناكِبُونَ مؤمنون آيه 74 و 73.
وَ كُلُوا مِن رِزقِهِ از مياه و حيوانات و فواكه و حبوبات و خضرويات.
وَ إِلَيهِ النُّشُورُ بازگشت تمام جن و انس بسوي او است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 15)- به دنبال بحثهائی پیرامون دوزخیان و بهشتیان، و کافران و مؤمنان که در آیات پیشین گذشت در اینجا برای ترغیب و تشویق به پیوستن به صفوف بهشتیان، و بر حذر بودن از راه و رسم دوزخیان، به ذکر بخشی از نعمتهای الهی، و سپس به قسمتی از عذابهای او، اشاره کرده، میفرماید: «او کسی است که زمین را برای شما رام کرد» (هو الذی جعل لکم الارض ذلولا).
«بر شانههای آن راه بروید، و از روزیهای پروردگار بخورید، و (بدانید) بازگشت و اجتماع همه به سوی اوست» (فامشوا فی مناکبها و کلوا من رزقه و الیه النشور).
«ذلول» به معنی «رام» جامعترین تعبیری است که در باره زمین ممکن است بشود. چرا که این مرکب راهوار با حرکات متعدد و بسیار سریعی که دارد آن چنان آرام به نظر میرسد که گوئی مطلقا ساکن است، بعضی از دانشمندان میگویند: زمین چهارده نوع حرکت مختلف دارد که سه قسمت آن حرکت به دور خود، و حرکت به دور خورشید، و حرکت همراه مجموعه منظومه شمسی در دل کهکشان است، این حرکات که سرعت زیادی دارد چنان نرم و ملایم است که تا براهین قطعی بر حرکت زمین اقامه نشده بود کسی باور نمیکرد حرکتی در کار باشد! از سوی دیگر، پوسته زمین نه چنان سفت و خشن است که قابل زندگی نباشد، و نه چنان سست و نرم است که قرار و آرام نگیرد، بلکه کاملا برای زندگی بشر رام است.
از سوی سوم، فاصله آن از خورشید نه چندان کم است که همه چیز از شدت
ج5، ص237
گرما بسوزد، و نه چندان دور است که همه چیز از سرما بخشکد، فشار هوا بر کره زمین آن چنان است که آرامش انسان را تأمین کند، جاذبه زمین نه آنقدر زیاد است که استخوانها را در هم بشکند، و نه آن قدر کم است که با یک حرکت انسان از جا کنده شود و در فضا پرتاب شود! خلاصه از هر نظر «ذلول» و رام و مسخر فرمان انسان است.
در عین حال تا گامی برندارد و تلاشی نکند بهرهای از روزیهای زمین نخواهد داشت! ولی بدانید اینها هدف نهائی آفرینش شما نیست، اینها همه وسائلی است در مسیر «نشور» و رستاخیز و حیات ابدی شما.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص262
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم